انسان و زبان (از پیدایش تا معاصر)
فارسی زبان معیار
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 26 دی 1390برچسب:ریشه یابی,تجزیه کلمات, توسط محمد رضا فروزمند |

 

بنام خدا

انسان و زبان

این طرح ( کشف نظام ساختار معنایی زبان وزبان فارسی ونظام ترتیبی و ترکیبی الفباء ) بسیار گسترده است که باید بصورت کتاب نوشته شود ان هم در جندین جلد با عنوان < انسان و زبان > از پیدایش تامعاصر ودر اینجا بصورت مقدمه جهت نظر خواهی و مساعدت در تایید و تنظیم ان تقدیم دوستداران خدا ؛ انسان ؛ ایران ؛ فارسی و علم و عمل میکنم .

امید است بپذیرید.

 

خلاصه تاریخچه زبانشناسی و طرح (کشف زبان)

تلاش زبانشناسی جهانی در چند سده و دهه اخیر توسط سوسور ها و چامسکی ها وسایرین بسیار ارزشمند بوده و زبان را در رده بندی هند و اروپایی و دیگر مسایل زبانی در صورت مختلف تاریخی ؛ توصیفی ؛ اشتقاقی ؛ انطباقی ؛ اواشناسی ؛ واج شناسی ؛ ودستورشناسی سنتی و نوین قرار داده اند .

اما ساختار بنیادی زبان همچنان در بن بست جهانی میباشد .

و اینک این طرح بنیادی ( کشف زبان ) از طریق زبان فارسی ( زبان دانش و معیار )اولین زبان نظام مند و قانون مند دنیا زبان را از بن بست نظام ساختار معنایی خارج میکند .

این طرح سی سال در مطالعه زبانشناسی جهانی در تحقیق و پژوهش قرار دارد. (از زمانی که به توصیه خانم دکتر اموزگار در دانشگاه تهران که شاد روان دکتر ناتل خانلری را ملاقات کنم متاسفانه ایشان بخاطر شکستگی پا در بستر بودند و ممنوع الملاقات واقای دکتر باطنی را ملاقات کردم ایشان اظهار داشتند شما میخواهید زبان را زیر و رو کنید تایید نمیکنم اما هر چه بنویسید میخوانم اما هرگز نوشته ای برای ایشان ننوشتم شاید ضدیت نوشته ها و کتاب های ایشان با خط و زبان فارسی بود بهر جهت مقصرم و باید ایشان را ملاقات کنم .)

این طرح در این سی سال چه شفاهی و چه کتبی در محضر اساتید محترم قرار گرفته که بدلیل عدم هر گونه مدرک تحصیلی مقطعی طراح طرح مورد بی مهری واقع شده است.

وزارت ارشاد و فرهنگستان زبان و ادب فارسی و پژوهشگاه علوم انسانی از مخالفین این طرح می باشند و مکاتبات در این زمینه موجود می باشد.که در صورت لزوم در این وبلاگ ارائه خواهد گردید.

 

زبان دانشگاهی معاصر

چون منبع فرهنگ ساختارهای جهان دانشگاهها هستند ، میتوان گفت زبان علمی و عملی معاصر، زبان معیار دانشگاهی است و H2O در همه دنیا یکی است و زبان بومی زبان دوم محسوب میشود ۰

همین مسئله برای زبان فارسی (زبان دانش و معیار ) و علمی و عملی (تولید و ساختار) زمان باستان (هخامنشی ماد) صادق است و با نماد آب (آ + ب) در آینده توضیح داده خواهد شد نشان داده می شود.

زبان فارسی در حال حاضر فقط در گفتار و نوشتار کاربرد دارد و جای خود را به زبان معیار و دانش دانشگاهها در تولید و ساختار داده است.

اگر زبان شناسان و استادان ادبیات فارسی ایراد بر واژه ها و الفبای کنونی دارند که فارسی و عربی آمیخته است که این موضوع به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

کشف زبان

کشف نظام ساختار معنایی زبان ، مانند کشف عناصر مواد (جدول مندلیف)  و به همان صورت و فرمول بهمراه تجزیه وترکیب میباشد.

هر عنصر زبانی با بار آوایی قابل تولید و مصرف در گفتار ونوشتار است .(ابتدا به ساکن نداریم)

الفباء: الفبای زبان عناصر زبان است

الف : مصوتها و  واکه ها می باشند.

باء: صامتها،همخوانها، واجها (بعد و حجم صدا، طول و عرض و ارتفاع) قطعه ، وسیله و مصالح ساختار زبان

آلفابت و آلفا بتا:

آلفا: مصوتها و واکه ها (واول یعنی حروف صدادار )هستند.

بت: صامتها، واجها، مصالح ساختمانی زبان (بتون از ریشه بت به معنای ساختار و مصالح ساختمانی است)

زبان پارسی (زبان دانش ) اولین زبان نظام مند و قانونمند دنیا می باشد که از نظام زبان های اولیه تغذیه وتدوین قرار گرفته است (مانند زبان دانش دانشگاهی معاصر که از نظام ،نظام های علمی جهان تدوین شده است .

توانمندی های زبان فارسی از شاد روان پرفسور حسابی اشاره هایی به این کشف دارد.

زبان پارسی خویشاوند و مادر همه زبانها میباشد (سایت مهر میهن ) .

هر عنصر زبانی دارای پنج بار آوایی است و در زمان تولید و صرف دارای یک بار آوایی درگفتار و نوشتار است .

هرعنصر زبانی با بار آوایی خود میتواند دو عنصر زبانی دیگر را درتولید و مصرف گفتار و نوشتار تغذیه نماید .

فارسی زبان دانش است با نماد منشور حقوق بشر کوروش کبیر {هخامنش( دانشمند)}

زبان فارسی می تواند مانند کربن ۱۴ عمل نماید و دانش های ساختاری زمان های باستان را کشف کند.

 

قانون کلی ساختار ها :

هر ساختاری در جهان از نظام خاص خود توسط ابزار ویژه آن ساختار ساخته شده است .

ساختار واژه های زبان نیز مانند قانون ساختار ها از تعدادی محدود و ویژه قطعات عناصر زبانی { الفباء } که در این طرح شرح داده شده در نظام ساختار معنایی باکمک گفتار توسط نوشتار از نظام گفتار های اولیه زبانی تدوین یافته و زبان دانش { علم وعمل } مانند زبان دانش دانشگاه های معاصر جهانی که قبلا به آن اشاره شد در مصرف گفتار و نوشتار و تولید و ساختار قرار گرفت و زبان فارسی { پارسی } با فرهنگ جهانی که قابل قبول جهانیان است افتخار دارد که دارای این شرایط میباشد .

پس ؛ زبان فارسی زبان دانش ؛ معیار و مادر و خویشاوند همه زبان های دنیا است .

متاسفانه وافسوس و صد افسوس که این زبان امروزه فقط در گفتار و نوشتار مصرف دارد .....

چرا ؛ چون در جنگهای اتفاق افتاده در تاریخ بسیاری از انسان های فرهنگی کشته شدند و همچنین کتاب ها و کتابخانه ها  به آتش کشیده شدند ......

جهان از فرهنگ وزبان تخریب شده در اروپا که زمانی از رقیبان وشاگردان فرهنگی سرزمین پارس به مرکزیت ایران و زبان فارسی بود رنسانس { انقلاب فرهنگی وصنعتی } پدید آمد وحاصل آن زبان دانش دانشگاه ها

در جهان حکم فرما شد همان اتفاقی که برای زبان جهانی و دانش فارسی رخ داده بود .

 

 

( بار اوایی ) در حنجره که مصوت و واکه به ان گفته میشود و شکل گیری ان در دهان یک با ء ( قطعه زبانی ) با همان بار اوایی ( یکی از پنج مصوت ها ) حرف اماده مصرف وادغام با یک قطعه زبانی دیگر کد واژه یا ملکول واژه ( دو حرفی ها : از اختصاص های طرح ؛ ریشه ؛ بن و کدِ ؛ وازه ها ) بوجود میاید وساختار ومعنای نهادی هر واژه بستگی به این کدواژه ودو حرفی ها دارد ( در زبان معیار و دانش ) وزبان ها یی که در تخریب گویش و لهحه ( لهجه ؛ از دو حرفی های ؛ له و جه ) له شدن جهات زبانی در گفتار و نوشتار قراردارند باید با زبان معیار و دانش تطبیق و بازسازی شوند .

تدریس شدن و تدریس کردن هر زبانی را در زبان معیار و دانش قرار میدهد .

اینک وازه ها ی زبان فارسی معاصر ( زبان دانش باستان ) را معیار فارسی و زبان ها و گویش و لهجه های دنیا قرار میدهیم .

پس ؛ واژه هایی مثل عجم ؛ ایران ؛ فارسی ؛ هخامنش ؛ درود ؛ بانو ؛فرهنگ ؛ اهن ؛ هنر ؛ فر و هر ؛ میترا و.....

کدواژه ( دو حرفی ) این واژه ها ع + ج = عج با بار اوایی محرک تولید ( بار اوایی جزء عناصر معنا یی اصلی نیست بجز حرف ؛ و ؛ و ؛ ی ؛ که این مسایل بحث گستردهای دارد شرح داده خواهد شد .) بمعنای کار مهم و هنرمندانه ای انجام دادن ؛ در ردیف معنایی واژه های : عجب ؛ عجیب اعجاب ؛ معجزه ( در منفی عاجز ؛ عجز ) عاجل ؛ عجله و.... ایران ؛ از ریشه ؛ یر بمعنای مساوی و عدالت : در ردیف ؛ یرَ ه ؛ یار ؛ یار ؛ یراق ( در قفل و یراق و اسب ویراق و یراق دوزی که معنای قرینه و مساوی سازی و قرینه دوزی دارند ) و ...... فارسی : از فر ؛ یکه؛ تنها ؛ جدا و فارس یعنی اولین و فرست انگلیسی بمعنای اولین منشعب از این وازه میباشد .

هخامنش : از دو کدواژ ؛ هخ ؛ و ؛ من

هخا ؛ بمعنای ؛ دانش و علم وهنر و واژه فرهیخته یا فر هخته ( ازاده و دارای علم و هنر و دانش )

من شخصیت ؛ انسان ؛ مرد

هخا منش = دانشمند ؛ شخصیت عالم ؛ انسان هنر مند ؛ مرد بزرگ

درود : از در باز گشاده ( رو ؛ بشاش ؛ خندان ؛ شاد و همیشه در ورود و خروح ) .

لهجه ؛ از دو حرفی های ؛ له و جه ) له شدن جهات زبانی در گفتار و نوشتار قراردارند باید با زبان معیار و دانش تطبیق و بازسازی شوند .

تدریس شدن و تدریس کردن هر زبانی را در زبان معیار و دانش قرار میدهد .

اینک وازه ها ی زبان فارسی معاصر ( زبان دانش باستان ) را معیار فارسی و زبان ها و گویش و لهجه های دنیا قرار میدهیم .

پس ؛ واژه هایی مثل عجم ؛ ایران ؛ فارسی ؛ هخامنش ؛ درود ؛ بانو ؛فرهنگ ؛ اهن ؛ هنر ؛ فر و هر ؛ میترا و.....

کدواژه ( دو حرفی ) این واژه ها ع + ج = عج با بار اوایی محرک تولید ( بار اوایی جزء عناصر معنا یی اصلی نیست بجز حرف ؛ و ؛ و ؛ ی ؛ که این مسایل بحث گستردهای دارد شرح داده خواهد شد .) بمعنای کار مهم و هنرمندانه ای انجام دادن ؛ در ردیف معنایی واژه های : عجب ؛ عجیب اعجاب ؛ معجزه ( در منفی عاجز ؛ عجز ) عاجل ؛ عجله و.... ایران ؛ از ریشه ؛ یر بمعنای مساوی و عدالت : در ردیف ؛ یرَ ه ؛ یار ؛ یار ؛ یراق ( در قفل و یراق و اسب ویراق و یراق دوزی که معنای قرینه و مساوی سازی و قرینه دوزی دارند ) و ...... فارسی : از فر ؛ یکه؛ تنها ؛ جدا و فارس یعنی اولین و فرست انگلیسی بمعنای اولین منشعب از این وازه میباشد .

هخامنش : از دو کدواژ ؛ هخ ؛ و ؛ من

هخا ؛ بمعنای ؛ دانش و علم وهنر و واژه فرهیخته یا فر هخته ( ازاده و دارای علم و هنر و دانش )

من شخصیت ؛ انسان ؛ مرد

هخا منش = دانشمند ؛ شخصیت عالم ؛ انسان هنر مند ؛ مرد بزرگ

درود : از در باز گشاده ( رو ؛ بشاش ؛ خندان ؛ شاد و همیشه در ورود و خروج ) .

زبان فارسی ازهرنظر در غنایت زبانی قرار دارد .

زبان فارسی تکمیل ترین الفباء را دارد ؛ در تعداد حروف کلی ؛ حروف تغییر معنایی ؛ حروف دستوری و دو گانه جمع و جمع کلی و تعداد واکه ها و واکه های مرکب و خنثی .

الفبای فارسی در نظام ترتیبی وترکیبی بسیار قوی قرار دارد .

واکه ای که قبل از شکل گیری هم خوان تلفظ گردد پیشگام نامیده میشود ؛ ا ؛ در ؛ اب ؛ اش و...

واکه ای که هم زمان باشد همگام . مثل بَ رُ

واکه ای که هم زمان و تا پس از همخوان ( واج ؛ مصوت ) ادامه داشته باشد پسگام نامیده میشود .مثل سی ؛ سا ...

و ؛ و ؛ ی ؛ دو گانه و ؛ آ نشانه جمع کلی مثل آب آش ......

در مبحث نظام الفباء مفصل شرح داده میشود .

 

آیا واژه های : کد ؛ آکادمی ؛ کادر . در زبان انگلیسی .با واژه های : کدام . کدر . کدورت .کده .: مثل دهکده دانشکده میکده در زبان فارسی هم ریشه هستند ؟

همه از ( کد واژه . دو حرفی . ریشه ) کد .بمعنای .جدا شدن .قسمت قسمت بودن و شدن .مشخص شدن مکان ومنطقه ؛ سطح و صفحه ای

کد معنا شد ؛ آکادمی : آ .نشانه جمع و کتی بودن واژه ؛ الف در ؛ کاد ؛ نشانه اوایی است و ؛می .بمعنای چسبیده بهم .

آکادمی ؛ کد های بهم چسبیده :جمع دانشکده ( دانشگاه )

خانه ها یا بنا ها ومکان های نزدیک و منسجم

سایر واژه ها این چنین شرح و بیانی دارند چه در انگلیسی چه در فارسی

حال این سه واژه را در یاب

 

پزشک ؛ طبیب ؛ دکتر : از نظر زبانشناسی :فارسی ؛ عربی وانگلیسی است

اما بر اساس ادعای طرح هر سه باید ریشه زبان معیار فارسی داشته باشند

پزشک .از دو کد واژه .پز ؛ و ؛ شک ؛ ساخته شده . پز ؛ بمعنای تخصص ( در آ شپز : متخصص غذا ) پز دادن : کسیکه خیلی در کاری تخصص داشته باشد پز ان کار و مسئله را میدهد .

شک : بمعنای دو گانگی ؛ جدایی و جدا کردن . در واژه های شکست و شکته ؛ شکایت ؛ شکر ؛شُکر شکل و.....

پزشک ؛ متخصص در تشخیص دو گانگی سلامت و بیماری و جدا نمودن مرض از بیمار .

طبیب از طب در واژه طبیعت ؛  طبع  ؛  طبخ   ؛  طباخ  ؛  طبرستان

کلیه واژه های  بالا واژه های زبان معیار و دانش است ؛ طرح ریشه همه واژه های عربی را فارسی میداند .

                                          جدول  جامعه روستایی  ( اولین واحد جمعیتی اجتماع شهری ؛ کشوری و جهانی و فشرده ده خانواری )

ورابطه آن با واژه های  ؛  دِه ؛ دَه ؛ عشر ؛ عشایر و ؛ تِن ( عدد دَه انگلیسی ؛ فشرده اعداد و پایه تمام اعداد و ریاضی ؛   تَن ( فشرده جسم و مکان )  تُن( فشرده حالت و حرکت )

        انسان در محور

1-      پدر :    ( از ریشه ؛ پد  بمعنای پدید آورنده  ؛ والد و ولی :  از کد واژه ؛ ول  : رها و آزاد کردن نطفه ؛ زایش مرد .

2-      مادر :   ( از ؛ مد ؛ و ماده بمعنای سازنده و تولید  ؛ والده  : ول کننده زن ؛ زاییدن .

3-      عمو :  (  از دو حرفی : عم  ؛ بمعنای  عمود ومستقیم ؛ در اینجا هم خون و هم ژن بودن .)

4-      عمه :  ( همانند عمو بصورت مو نث .)

5-      خالو :  ( از ریشه ؛ خل وخالی ؛غیر هم خون و نا مستقیم ؛ دایی  : از ریشه ؛ دی ؛ گذشته و مسؤل درجه دو  مذکر

6-      خاله ؛ و دایه  مانند خالو ودایی در مؤ نث . 

7-      اخوی :  ( از کد واژه ؛خو  : بمعنای اخلا ق و خل و خلقت  ؛ هم خون بودن در مرد .

8-      خواهر : ( مانند اخوی ؛ در زن .

9-      عیال : (  از ریشه ؛ عی : بمعنای رویت  و دیدار  وملاقات در همه موارد در زن و مرد .)

10-   فرزند : ( از کد واژه و دو حرفی های ؛ فر ؛ و ؛ زند  بمعنای جدا ومستقل شده و زنده و فعال  : در زن و مرد .

این جدول علاوه بر واژه های  ذکر شده در ردیف معنایی  ثابت میکند که ریشه همه واژ ه های زبان های دنیا زبان فارسی است  ؛ اگر در تخریب و لهجۀ زبانی قرار نگرفته باشند

حواس پنجگانه زبان

1 –  زبان پندار  ( از کدواژه   ؛ پن    :  بمعنای نا پیدا و سری  ؛ در واژه ها ی ؛ پنهان  ؛ پناه و پناه گاه  ........

2-  زبان دیدار  ( از ریشه ؛ د + ی = دی  ؛ بمعنای گذشته و آنچه ار جلوی دیده میگذ رد .)

3-  زبان گفتار  ( از دو حرفی  ؛ گ + ف = گف   :   بافت آواء و صدا  

4- زبان شنیدار  (  از کد واژه  ؛ شن  : بمعنای حرکت وجا به جایی دائم  ؛ شن دریا و شانه کردن و شنا و شناور   و آشنا ؛ آ   ؛ نشانه جمع ...............

5- زبان نوشتار  ( از ریشه ؛ ن + و = نو بمعنای همیشه تازه بودن و تازه شد ن و تازه کردن و حالت آغاز داشتن در همه موارد  ؛ مثل واژه های : نوشتن نویسنده  ؛ نور ؛ نوح ؛ نوحه ؛ نوک  ؛ نواله ..............

باز هم یاد آوری میشود این طرح زبان دانش و معیار که در مصرف گفتار و نوشتار معاصر قرار دارد و فارسی است  و دارای تاریخ عینی و عیناً هزار ساله به شهادت  ؛ شاهنامة  فردوسی ؛ سعدی و حافظ ( درست همانطوری که امروزه در مصرف گفتار و نوشتار داریم ) را در برسی و تجزیه و تحلیل گری قرار میدهد ؛ این زبان نوشتار ها نمیتواند یک شبه و یک روزه ساخته و پرداخته و نظام مند و ودر تدوین قرار گرفته باشد منطقی است که باید از هزار و دو هزار سال بیشتر باشد . ( به شهادت کتاب بزرگ مسلمانان جهان قرآن مجید که ریشه واژه های آ ن زبان دانش و معیار فارسی است و نمونه اثبات شده ان د ر تفسیر المیزان  ؛ بسم اله از ریشه دو حرفی وکدواژه  ؛ سم  :  بمعنای ؛ نشانه ؛ اثر  ؛ و داغ و انگ بر روی اجسام و احشام  و اسم ونام انسان و همه کائنات مثل واژه های سماوات  بمعنای نشانه ها جمع سماء  ؛  ( آسمان جمع سماء دراین طرح  ؛ آ  ؛ علامت کلی کلمه و الف و نون نشانه تثبیت واژه میباشد و دیگر سند ارزشمند و فرهنگی جهان لوح منشور حقوق بشر کورش کبیر که با خط میخی نشا ن گر زیر بنای واژه های زبان دانش و معیار فارسی ( اولین زبان نظام مند و قانون مند دنیا است . )

متأ سفانه مراکز غلمی وفرهنگی و همجنین پژوهشگاه های متولی و مسئول زبان فارسی فقط وازه ها را درجمله و اشعار و سبک و وزن  و دستور و تشریفات و تزئین آنها کار میکنند و اصلاً کاری به ساختار بنیادی ندارند :

مثلاً اگر واژة   ؛ آریا  ؛ و یا ؛ کرمانشاه  ؛ یا واژه های دیگررا ازاین مراکز خواسته شود معنا ساختاری بنیادی کنند واژه های دیگری میدهند که با اصل واژه که این مراکز در ادبیات و متون های فارسی وسایر موارد زبانی در مصرف گفتار و نوشتار دارند مغایر است  ( از نظر طرح آن واژه ها درتخریب لهجه گفتاری و نوشتار ویا بصورت روش و سلیقه ای برداشت معنایی ثبت تاریخ نوشتاری شده است . )

آریا ؛ آ  .  نشانه جمع کلی و   ؛ ریا  ؛ یا ری  : بمعنای زیاد بودن یا شدن و مثبت بودن واژه های ؛ آری  ؛ و ری کردن در برنج  و رأی دادن در انتخاب به کاری یا کسی   و ری  در زبان گیلکی به پسر که نسل از او اضافه میشود ؛

کرمانشاه : شامل سه کد واژه  ؛ کر  ؛ بمعنای  تکرار و ؛ من  ( ما ن  ) بمعنای شخصیت و ؛ شاه  : از ریشه دو حرفی  ؛ شه  ؛ بمعنای عصاره وجودی یک جامعه ؛ یک ملت ؛ یک کشور ویک سرزمین ؛  (  واژه های : شهر ؛ شهد ؛ شهوت ؛ شهلا ؛ شاهین  و..................

کرمانشاه ؛ یعنی محل تردد شخص شاه و کرمانشاهان مسیر رفت و آمد شخصیتهای شاهان

 

بنیان گزاران ساختارزبان فارسی مسائل علمی و فرهنگی

 

ادامه دارد.................... 

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, توسط محمد رضا فروزمند |

بنیان گزاران ساختارزبان فارسی مسائل علمی و فرهنگی ، فیزیک ، شیمی ، ریاضی و سا یر موارد تدریس دانشگاهی معاصر را در زبان فارسی درج نموده اند .

اکسیدده شدن ( ترکیب فلز با اکسیژن ) در فارسی زنگ زدن ، از ریشه و کد واژه  ، ز + ن = زن  : بمعنای بی وقفه در فعالیت و دائم درحرکت و بدون تعطیلی در کار مثل واژه های ، زن ، زنبور ، زنده و زندگانی  ، زند ، زنهار ، زنا ، زناشویی ، زنگ زدن در خبر کردن و شدن ، زنگوله  ، زنگ زدن در فلز و آهن و..............

میکروب ( کرم خوردکی ) آیا درکرم خوردگی دندان با چشم حرکت جانداری را می بینید ؟ زبان فارسی دیده است  !

کرم : از کدواژه ، ک + ر = کر به معنای تکرار و ازدیاد  در واژه های : تکرار ، کرور ( درشمارش ) ، َکر ( درتکرار برای شنیدن ) ، َکره ( در تکرار زدن مشک برای گرفتن َکره )  ُکره ( تکرار کرات آسمانی ، و تکرار نسل اسب و الاغ و ... ) ، کار – ( تکرار درانجام و عمل ، الف جزء حروف مصوت ها  و واکه ها است که برای تولید و شکل گیری حروف اصلی و همخوان ها در گفتار ونوشتار بکار میرود ، اگر حروف صدا دار را از نوشتار زبان های لاتین برداریم  دیگر قابل مصرف در گفتار و نوشتار نمیباشد )  ...........................

نانو : در واژه ، آرد  ، از کد واژۀ  ، رد ، یعنی هرجسم بزرگ را قابل ترکیب ورد آن را آسان میکرذند ، مثل  گندم .......................

موج  :   از کد واژه  ؛ م + و = مو   :  بمعنای خیلی نازک و ظریف و در نهایت نا مرئی ( امواج رادیوئی ؛ تلویزیونی ؛ مخابرات و دیحیتال معاصر ) موش . مور . مو . مو ( ذرخت انگور ) . مولک ( مار مولک ).......

فرهنگ  :  از دو کد واژه . فر . و . هن   ( ساخت و ساز های فردی در جمع ) 

 

 

فر  :    بمعنای تک . یکه . تنها . وجدا ........  فرد . فرآورده . آفرین .آفریدگار.  فردا ........و   فارسی   و فرس  . بمعنای  اولین است و واژه  . فرست انگلیسی هم همین معنا را دارد .

هن :  بمعنای ساختار . سازنده و تولید کننده و ..........در واژه های . هنر . هنرمند  . هندسه . مهندس . آهن ( جمع ساختارها ) . آهنگ  ( جمع سازها وسازه ها )                                                                                               

وجب از ریشه .وج  .درمعیار فارسی اندازه است و محاسبات بر اساس آن انجام میشده ( در لاتین پا . فوت و اینج در استاندارد اندازه گیری جهانی متداول شد ) واج  . بعد و حجم صدا . وجه . بعد پول و نقدینگی و...

وجیه

 

درفش : از دو کد واژه .  در .  و .  فش  . تشکیل شده  : بمعنای ورود و خروج تحت فشار ( در کفشدوزی )

در :  بمعنای ورود و خروج  .   درب : ورود و خروج در ساختمان  .  دار و درحت :  خروج از زمین و ورود به فضا .  درس  : ورود وخروج مسائل علمی  . درک : ورود وخروج فهم و..........

فش :  بمعنای تحت زور و فشار قرار گرفتن یا دادن . فشار  . فشردن . افشار . فشنگ  . فاش .......

درفش کاویانی    پیش بند چرمی بعنوان پرچم داد خواهی با فشار از میان جمعیت بر سر دست بلند کرد                ( انقلاب سرخ )        

               یادداشت :                                                                                   

درفش کاویانی - سه حرفی های عربی ( ثلاثی مجردها ) چشم - داوود - طاووس - طهران - بزاق - دل - دلاک -

ادله – دلیل – خون –بدن – گوارش –فرهنگ – هنر –هندسه –آهن  - میهن – ( هند در انگلیسی و هَند در هندوستان )

Machine-mather     - -1( آشفتگی و بی ثباتی در گفتار و نوشتار در زبان های لاتین ) و ریشه فارسی دارند .

فسیل ، کد ، اندام ، انداره ، ند ، اند  ، and ، اندوه  ، ندیمه

ن+ گ = نگ   : انگور – انگیزه –نگین –انگبین – نگهداری –انگشت

       نکته

 در زبان دانش و معیار معاصر -  H2O  -  که در نظام معنایی گفتار و نوشتار و در اصل تولید و ساختار و همچنین در تحزیه و ترکیب تغیری نمیکند و آب معاصر با آب هزاران سال قبل در یک فرمول ساختاری قرار دارند .

     بنابراین

ایران –فارسی –عجم – مسجد – کرمانشاه – هخامنش ؛   و.....................بهمین صورت که هست تجزیه و تچلیل میشود و در فرمول ساختاری قرار میگیرد .

    الفبای زبان معیار ودانش

    آنچه بحث شد باید در عمل دید ، الفبای عربی و لاتین و غیره نداریم ، فقط وفقط الفبای زبان معیار و دانش !  ( باستان قارسی ؛ معاصر دانشگاه )

   الف     :          الف ، از کد واژه ، لف  ؛، بمعنای در میان گرفتن یا شدن  مثل : لفاف ، الیاف ( جمع )

  گروه الف  : ( واکه ها ؛ مصوت ها ) یا   ، آ  و ا ء  ، آ وای     گروه داخلی واژه و نشانه جمع     .آ  . نشانه کلی واژه      

واج ها ی دوگانه هستند هم در داخل وازه وهم در خارج واژه قرار می گیرد.             

   باء    :          باء ، یا ، بی ،  یا ، بای : صامت ها

حروف کلی زبان دانش و معیار: ( باء )

      ب.پ.ت.ث.ح.خ.ج.چ.د.ذ.ر.ز.ژ.س.ش.ص.ض.ط.ظ.ع.غ.ف.ق.ک.گ.ل.م.ن.و.ه.ی .  ( دقت در نظام شکلی و ردیفی در ترتیب نقطه و سر کج از کم به زیاد در پائین یا بالا ( بجز حروف دستوری تک صدایی )

حروف دستوری در مثبت یا منفی کردن یا جمع واژه و سایرمسائل دستوری.

   ب.ت.د.ش.ک.ل.م.ن.و.ه.ی.

حروف تغیر معنایی :

ث.ح.ذ.ص.ض.ط.ظ.ع.غ.

گروه بندی حروف در  موسیقی و آواشناسی.

ب.پ.ت.       خ.ج.چ.         د.ر.ز.ژ.           س.ش.        ف.ق.           ک.گ.           ل.م.ن.و.ه.ی.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                     

  1- دو        2-  ر           3-  می          4-  فا          5-  سل          6-  لا           7-  سی

ع  ؛  یک واکه است در گفتار و یک حرف است در نوشتار و از حروف تغیر معنایی میباشد .

ه   . تنها واکه خنثی است که تحت سایر واکه ها تلفظ میشود  ؛ اما محرک واکه ها و واج ها باشد .

واکه های  الفبای لاتین  : ( آلفا بت )  حروف صدا دار ( واول ) با واکه های زبان معیار فارسی تلفظ میشوند

A      آ     E    ءی ( یی )   . I    آی  .   O   اُ  .   U   یو  .V    وی  .   W   دبل ؛  یو  . Y  وای .